متن های عاشقانه

امیدوارم ازشون خوشتون بیاد
کبوتر شد و رفت*
روی قبرم بنویسید کبوتر شد و رفت زیر باران غزلی خواند، دلش تر شد و رفت چه تفاوت که چه خورده است غم دل یا سم آنقدر غرق جنون بود که پرپر شد و رفت روز میلاد ،همان روز که عاشق شد و رفت مرگ با لحظه میلاد برابر شد و رفت و کسی بود که از غرق شدن می ترسید عاقبت روی تن ابر شناور شد و رفت هر غروب از دل خورشید گذر خواهد کرد دختری ساده که رزوی کبوتر شد و رفت
باغ زیتون*
باغ زیتون داری انگاری میون چشمهات زنده می مونه مگه چیزی بدونه چشمهات؟بد به حال اونکه می شه باز اسیرت اون نگات اون که می افته به دام چند و چون چشمهات چشماتو از آبی دریا گرفتی یا از درخت قاتی سبزایی رنگین کمون چشمهات انگاری هر کی میاد اونجا یه جور گم میشه جنگل های وحشی مازندرون چشمات